مدت طولانی می باشد که سریال پرستاران از شبکه یک سیما پخش می شود و علاقه مندان زیادی هم دارد. آنچه که موجب شد من این پست را به این سریال اختصاص بدهم روابط بین افراد در آن می باشد.
در آن بیمارستان نظم حکم فرما می باشد هرکس وظیفه خود را انجام میدهد افراد بیشتر در مقابل یکدیگر حرف می زنند تا در پشت سر یکشرایطی که در بیرون از بیمارستان دارند به داخل بیمارستان وارد نمی شود و همه از احترام خاصی برخوردارند.
اگر می خواهید این سریال زیبا را کامل و دقیق دنبال کنید به www.australiantelevision.net مراجعه کنید . در این سایت داستان ها همراه با عکس موجود می باشد. وقتی داستانها را می خوانید متوجه می شوید در بعضی از مواقع داستان ها در تلویزیون ما تغییر کرده مثل قسمتی که در هر هفته پیش پخش شد آن زن اصلا انگشت پای شوهرش را قطع نکرده , جایی را قطع کرده بود که همسرش نتواند دوباره ازدواج کند.
نکته جالب توجه برای من رابطه شارلوت و وینسنت می باشد که در تلویزیون ما اصلا به آن اشاره نکرده.
شارلوت و وینسنت زن و شوهر بودند و از هم جدا شدند.علت جدایی هم این بوه که شارلوت همجنسگرا می شود. وینسنت خیلی سعی میکند که او را از این کار صرف نظر کند ولی شارلوت با علاقه ای هم که به وینسنت داشته حاضر نمی شود که این کار را رها کند و آنها با توافق یکدیگر از هم جدا می شوند.
نکته در اینجا می باشد که آنها در کنار همدیگر بدون اینکه مشکلی داشته باشند و هم اینکه مشکلی برایشان به وجود بیاید مشغول کار هستند. در قسمتهای پیشین دیدیم که وقتی برای وینسنت مشکلی پیش آمده بود شارلوت تمام تلاشش را برای حل آن کرد و تنها کسی بود که به همراه او به دادگاه رفت . شارلوت و وینسنت در بین همکاران خود دارای احترام هستند هیچ کس در مورد زندگی و ارتباطشون حرف نمی زند یعنی خبری از پچ پچهای معروف خودمان نیست و هیچ کس در مورد آنها قضاوت نمی کند.
به نظر شما اگر این فیلم ایرانی بود نویسنده ارتباط آنها را چطور می نوشت؟
البته فیلم ها ناشی از فرهنگ آن جامعه می باشد.
هر وقت اخبار را گوش میدهم نمی شود خبری از همایشی که در کشورمان انجام شده ندهد, فکر نمی کنم در هیچ کشوری به اندازه کشور ما در آن همایش, بزرگداشت و یادواره و ... انجام بشود!. حداقل یکبار هم ,همایشی در موردنتایج این گردهمایی ها برگزار کنند تا افرادی مثل من فکر نکنند سران ما فقط می توانند افراد جمع کنند خوب حرف بزنند خوب پذیرایی کنند و خوب بودجه مملکت را خرج کنند. یکی از عجیب ترین گردهمایی هایی که در سالن همایش صدا و سیما انجام شد مراسم تجلیل از قهرمانان المپیک و پاراالمپیک با حضور رئیس جمهور بود که ایشون به حمایت ورزشکاران پرداخت و گفت خودتون بروید زیر یک وزنه و ببینید که یک من ماست چقدر کره داردو برنامه سازان ورزشی باید انتقادهای سازننده داشته باشند.
ایکاش ذهنمون مثل یک کامپیوتر می شد درایو بندی کنیم
, خاطرات بد توی یک درایو و خاطرات خوب توی درایو دیگری و تا وقتیکه به درایو خاطرات بد و خوب نمی رفتیم و اونارو انتخاب نمی کردیم هیچ وقت اجرا نمی شدند تا ما اونارو مرور نکنیم و حسرت اون روزها رو نخوریم. بعضی از روزها , اتفاقها, افراد, مکانهاو... Shift+Delete می کردیم تا از ذهن و یادمون پاک پاک می شدند تا آنچه که امروز برای زندگی کردن به آن نیز داریم جایی برای ثبتشون داشته باشیم.یک آنتی ویروس قوی نصب می کردیم تا ویروسهای مخرب ذهنمون را نابود می کرد .
و اینکه وقتی نمی شد با این سیستم کنار اومد تمام درایو ها را فرمت میکردیم و یک ویندوز جدید نصب می کردیم و دوباره با یک سیستم درست , سالم و خالی از هر گونه برنامه ای از ابتدا آغاز می کردیم.
درسهای دانشگاه را خوب می خوانی به جزوه استاد اتکا نمی کنی و کتاب مرجع را هم می خوانی و موضوع را می فهمی نمرات خوبی می آوری درکل دانشجوی درس خوان و خوبی هستی ولی وقتی می خواهی وارد بازار کار شوی می بینی چیزهایی را که خوانده ای هیچ کاربردی ندارد و هیچ شرکت یا سازمانی به آموخته های تو نیاز ندارد و هنگام گزینش می فهمی نیازهای آنها را نیا موخته ای و با یک فردی که به دانشگاه نرفته فرقی نداری.
بالا رفتن پایه ی حقوق افراد مهمترین دلیل برای رفتن به دانشگاه شده.
اکثریت افرادی که شاغلند ودر کار خود خبره و توانا هستند و مشغول تحصیل در دانشگاه هم می باشند از دانشجویان ضعیف کلاسند(از نظردرسی) چند هفته یکبار حضور پیدا می کنند در کلاس , دارای نمرات ناپلئونی هستند.(اکثریت افراد نه همه)
این مشکل در مورد رشته کامپیوتر بیشتر می باشد وقتی در مورد آن با یکی از استادهایمان صحبت می کردیم او اعتقاد داشت مشکل از سیستم کاری کشور ماست که یک سیستم مهندسی نیست. وگرنه تمام درسهاو منابعی که در دانشگاه ارائه می شود در تمام دنیا هم ارائه می شود.
بالاخره یا دانشگاه باید تغییر کند یا سیستم کاری کشور که ما برای ورود به بازار کار بعد از دانشگاه دیگر وقت برای آموزش دوباره نگذاریم.
موسیقی وبلاگ
اشتراک در وبلاگ
موسیقی وبلاگ