خود پرستي:پرورش يافتن بيش از اندازه نفس است.کار اين نفس سد کرده طريق حقيقت است.اين نفس پايه گذاراعتقادهاي جزمي است.کسي که به اين بيماري دچار است مي گويد حق با من است و هر چه که با من مخالف است باطلاست وبايد نابود شود.اين نفسانيت دليل اصلي ستيزه هاي بين مذاهب است.و عامل جنگهاي صليبي، جنگ اعراب و اسرائيلنيز است.خود پرستي همزاد خشم است.خود پرست جدالي برپا مي کند تا از حقوق خود ساخته خويش دفاع کند و به ارزشهايديگران بها نمي دهد.انتقاد به شدت او را مي آزارد.حساس،زود رنج و عصبي است.هيچ عيبي در خود نمي بيند و هميشه انگشت روي خطاهاي ديگران مي گذارد.تعصب،خودنمايي،قيافه حق به جانب گرفتن،رئيس مآبانه سخن گفتن،نکوهش ديگرانتلاش براي تنبيه ديگران،با صداي بلند و مداوم حرف زدن،اعمال قدرت بر زير دستان،صحبت ديگران را قطع کردن،علاقه به سخنراني براي همه،دوست داشتن مدارک و افتخارات است.لازم به ذکراست نفسانيات به صورت پنهاني عملمي کنند و به فرد به سختي تشخيص مي دهد اسير آن است.